ضعف مدیریت فدراسیون و ضعف کاریزماتیک اسکوچیچ

روزی که اسکوچیچ در سیاه ترین روزهای تیم ملی جانشین ویلموتس شد، یک موضوع کاملا روشن بود... همه ابعاد از این حکایت داشت که سرمربی کروات باید یک مربی موقت و گذرا باشد تا احتمالا بعد از حذف خفت بار تیم ملی از مقدماتی جام جهانی، به راحتی کنار گذاشته شود و حتی شکل اولیه قرارداد با او که همه چیز به راحت کنار گذاشتن او ختم می شد این موضوع را تائید می کرد.

حتی خود اسکوچیچ هم به این موضوع کاملا واقف بود و بهرحال قراردادن روزمه تیم ملی ایران در پرونده او آنقدر جذاب بود که با این موضوع موقت بودن کنار بیاید و همه بندهای قرارداد یک طرفه را قبول کند و روی نیمکت تیم ملی بنشیند.

شخص اسکوچیچ هم می دانست برای رفتن آمده است و هیچکس برای دیدن چندین ساله او روی نیمکت تیم ملی حسابی باز نمی کند...

همین دیدگاه ها که از روز اول برروی همکاری اسکوچیچ و تیم ملی حاکم شد سبب گردید که حتی بعد از راحت ترین و سریع ترین صعود تاریخ ما به جام جهانی حتی بعد از سیاه ترین روزهای مرحله پیش مقدماتی، بازهم اقتدار صدرصدی برای بقا نصیب اسکوچیچ نشود و در نهایت با اینکه تیم ملی را به جام جهانی رساند ولی خود به جام جهانی نرسد.

قطعا خود اسکوچیچ هم به این موفقیت بزرگ در تیم ملی اطمینان نداشت که تمامی شروط بر علیه خود را در قرارداد امضا کرد تا امروز به راحتی آب خوردن از او بگذرند...قطعا اسکوچیچ بلد نبود کاریزمای  بزرگ برای خود بسازد که این همه با شخصیت او بازی شود...قطعا او مشاوران خوبی در ایران نداشت که برای او تشریح کنند که بحث شخصیت سازی در فوتبال ایران حتی مهمتر از مسئله فنی است و از همین رو با یک باخت برابر مراکش در یک بازی دوستانه همه دست آوردهای فنی او را به واسطه نداشتن همان چهره مقتدر در ایران به چوب حراج بزنند... و البته قطعا اسکوچیچ به نسبت خیلی از مربیان بزرگ از دانش کمتری در فوتبال جهان بهره مند بود و در این جای شکی نیست...

اما فوتبال ایران در کنار همه این قطعیت ها برای ضعف'>ضعف اسکوچیچ می بایست عاقلانه برخورد کند که البته این برخورد عاقلانه در شرایط فشل فدراسیون فوتبال ایران انتظار زیادی است...مدیریت فوتبال ایران خود می بایست برای اسکوچیچ شخصیت سازی کند که نکرد... با فراهم کردن بازی های دوستانه و شرایط تمرینی خوب، خود در جهت رفع و یا حتی آشکار شدن نقاط ضعف قوت و ضعف اسکوچیچ اقدام کند تا همه چیز تحت تاثیر حاشیه قرار نگیرد که نکرد... با حمایت قاطعانه از اسکوچیچ، خود حواشی تیم ملی را در آستانه جام جهانی جمع کند و فضای کار نرمال در اختیار او بگذارد که نکرد...و در چنین شرایطی حال و روز اسف بار فوتبال ملی ما که ذره ای از نشاط حضور در جام جهانی در چهره اش مشخص نیست، اصلا موضوع عجیب و غریبی نیست.

دو کفه مدیریتی تیم ملی در فدراسیونی که البته عملا وجود خارجی ندارد و کاریزماتیک اسکوچیچ کاملا ضعیف و شکننده بود و مشخص بود که این شکنندگی خیلی زود بر سر فوتبال ما آواری ایجاد کند که تیم ملی ما تنها تیم ملی باشد که در فاصله دو ماه تا شروع رقابت های جام جهانی در ساده ترین ارکان تشکیلاتی و آماده سازی خود، درمانده باقی مانده باشد.