این آتش جهان سوز، روح ما را خراشید

ساخت وبلاگ

لعنت بر کوویدی که توپ ما را کوبید

سن ما که هیچ سن پدر و حتی پدر بزرگ های ما نیز شاید قد ندهد که آخرین مصیبت همه گیر عالم را دیده باشند... نسل ما شاید به بدشانسی نسلی که در زمان جنگ جهانی دوم برروی کره زمین می زیست نباشد تا یک آتش خانه مان سوز مشترک برای تمام دنیا را تجربه کند، اما قطعا آنقدر هم خوشبخت نبود که از شر یک بلای همه گیر جهانی مثل کرونا در اما بماند و این چنین خون خود را شیشه ببیند...

هرچند این دو بلای جهانی قابل مقایسه با یکدیگر نیستند و خداکند که آنقدر از شناس، روی سیاه نداشته باشیم که کشتاری به وسعت جنگ جهانی را نیز تجربه کنیم اما زخم هایی که در همین یکی دو ماه درگیری با کرونا بر قلب و روح ما باقی ماند شاید برای هیچ نسل دیگری قابل لمس و تعریف نباشد... زخم هایی که جدا از تلخی های جسمی اش برر روح ما خورد و هیچ مرحمی نیز جز گذر زمان برای آن نداریم.

زخم هایی که این روزها کرونا بر روح ما وارد می کند وقتی که خیابان های قرنطینه شده دنیا را می بینیم، فیلم های جنازه های روی هم انباشته را منتشر می کنند، آمارهای وحشتناک مرگ و میر را می خوانیم و از همه بدتر این سایه ترس را بر بالای سر خودمان جهت ابتلا احساس می کنیم، به واقع یک فیلم آخرالزمانی تمام عیار را با بازیگری خود برپرده زندگی می بینیم و متوجه شویم که بلایا فقط برروی پرده های نقره ای سینما و در تخیلات نیست و می تواند بر یک چشم بهم زدن بر سر ما که از گونه بدشانسان تاریخ بودیم فرود آید!

در این روزها که دنیا برابر این موجود غیرانسانی آرایش جنگی گرفته است و یک نبرد تمام عیار برای بشریت در جهت بقای خود ادامه دارد، شاید مثل دوران جنگ، دست و پای انسان ها و در نهایت جان شیرینشان و یا خانه و زندگی شان در یک لحظه و در ابعاد بسیار وسیع از دست نرود اما طی این مدت خیلی ها برای مدت نامعلوم از معشوقه های خود بدور افتاده اند و این، شیرینی یک زندگی کامل را از آن ها گرفته است...

از عزیزانی که به وسیله این ویروس قاتل، اسیر خاک می شوند و جای آن ها را تا ابد خالی می کند تا  بوسه هایی که عشاق این روزهای دنیا از پشت ماسک نثار هم می کنند و مادران و پدرانی که در جبهه خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا در حال نبرد هستند و با این فداکاری از آغوش گرفتن خانواده خود به دور افتادند تا همه آن هایی که شاید نهند نام آدمی بر آن ها که در روزهای تعطیلات خود سختی قرنطینه و خانه نشینی را بر لذت سفر برتری دادند و هزاران هزار عشق دیگر که این روزها در آتش کوبید 19 می سوزد و روح و روان انسان ها را آزار می دهد...

و درست در همین روزهاست که در کنار همه عاشقان، عشق فوتبالی ها نیز به درد خماری گرفتار شده اند و آن ها که هیچ گاه فکر نمی کردند در حساس ترین روزهای فصل خود تا این حد چشم به راه معشوق بمانند، بدن دردی را احساس می کنند که لعنت آن را نثار کوبید 19 می کنند.

درست در هفته هایی که چشمان فوتبالی ها به سمتی قل می خورد که می توانستند در اوج حساسیت قهرمانی تیم های خود را دنبال کنند و قرار بود با پیروزی و گل های تیم خود، با فریادشان گوش فلک کر کنند، اما حالا سکوت مرگبار قرنطینه صدای آن ها را هم در گلو خفه کرده است و چه دردی بالاتر از این برای این عاشقان توپ گرد.

خبر بدتر برای این عاشقان اینکه هیچ نشانه مثبتی هم فعلا از رها شدن محبوب آن ها از چنگال دیو کرونا وجود ندارد و فعلا توپ آن ها در کمدهای درب بسته اسیر شلاق قرنطینه است تا روز به روز خراش روحی عاشقان فوتبال هم شکافته تر شود...

کرونای لعنتی حالا نه فقط توپ های فوتبال را پنچر کرده است که با حمله به ستارگان آسمان فوتبال از دیبالا و مالدینی گرفته تا چهره های آشنا برای ما مثل میثم بائو و... عملا نشان دهد که هیچ مروتی ندارد و بازی مرگ و زندگی ما با این ویروس خارج از فریادهای تفننی داخل ورزشگاه است و برای اینکه زنده بمانیم و مجددا توپ های عاشقی را در بغل بگیریم، باید خیلی منظم تر با این حریف لعنتی مبارزه کنیم.

 

ویروس مس نگران اتحاد مس...
ما را در سایت ویروس مس نگران اتحاد مس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : one2one بازدید : 192 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 19:42