حکایتی تاریخی برای نارنجی ها

ساخت وبلاگ

اوج بد رفتاری برای مس کرمان

مسی های کرمان از رفتاری که با آن ها می شود ناراحت هستند و البته بابت این ناراحتی هم حق دارند... آن ها برای خود بدرفتاری می بینند چیزی که مس البته خیلی وقت است به آن دچار است.

ریشه های این بدرفتاری البته عمیق تر از این حرف هاست و اصلا به امروز و دیروز برنمی گردد، شاید این بدرفتاری سال هاست که با مس همزاد شده است و آن ها را از بیرون و داخل به شدت اذیت می کند...

مس کرمان وقتی دوران اوج و طلایی خود را در فوتبال ایران سپری می کرد و تبدیل به یکی از شاخ های فوتبال ایران شده بود، موئلفه ای برای خود در تمام ایران ساخته بود که با تمام تیم های بزرگ همراه است... همه کوچک تر ها دوست دارند برای بزرگ شدن خود، بزرگ تر ها را بزنند و از همین رو بود که مس کرمان، خیلی وقت بود که در فوتبال ایران، سیبل چاق و چله ای برای زدن دیگران به شمار می رفت.

اما درست در همان سال هایی که همه ایران برای زدن مس کرمان تیرهای خود را چله کرده بودند، تیرهایی که به سر این تیم شلیک شد، عمدتا از فاصله بسیار نزدیک و کنار دست خودش بود... واضح ترین این تیرها را شاید همان حرف های صادق درودگر در برنامه نود معروف نشان داد...

درودگر که یکی از کثیف ترین اسلحه های ممکن را از شمال کشور به سمت مس گرفته بود و با تمام توان شلیک می کرد تا خود را بزرگ کند، در برنامه نود و در لابه لای حرف های طولانی خود، دو موضوع را عنوان کرد که خیلی ها ساده از کنار آن گذشتند اما برای کرمانی ها می توانست عمق فاجعه تا همیشه تاریخ باشد.

درودگر صراحتا به این دو موضوع اشاره کرد که اولا بسیاری از اطلاعاتی که علیه تیم مس جمع آوری کرده است از داخل خود کرمان به دستش رسیده و دوما اشاره به این داشت که سکوت کرمانی ها و جبهه نگرفتن شدید بر علیه او از سمت جنوب شرق کشور، به نوعی تائید حرف های اوست....

کار به درستی یا غلط بودن اطلاعات رسیده به درودگر از سمت کرمان نداریم که چه بسا در نهایت با تبرئه شدن مس از مسئله تبانی رو سیاهی به زغال ماند ولی اگر حرف درودگر مبنی بر رسیدن اطلاعات از کرمان به او و به نوعی تشویقش از سمت خانه برای حذف مس را را باور کنیم آن زمان است که خودمان باید با زغال روی خودمان را سیاه کنیم...

اگر ماجرای آن سال درودگر را برای عبرت آموزی مرور کنیم، یادمان می آید که او در ابتدا یک هجمه بسیار ملو و سبک در حد برهم زدن تمرکز علیه کرمانی ها آغاز کرد... شاید او ترس این را داشت که آوار دفاع بر سر او خراب شود و کرمانی ها حسابی به او گوش مالی دهند... اما روز به روز گردن ادعاهای درودگر کلفت تر می شد زمانی که کمترین واکنش جدی از همان سمت جنوب شرق را بر علیه خود می دید...

بهرحال کرمانی که مهد آدم های قدرتمند در عرصه سیاست، ورزش و فوتبال و... بود در آن زمان کمترین حمایتی از باشگاه مس در برابر این هجمه ها می دید تا مس در یک قدمی صعود دوباره به لیگ برتر، در بازی های پلی آف خود رسما مغلوب هجمه سازی های درودگر شود.( گل سالم مس که در بازی با استقلال خوزستان آفساید شد و اتفاقات بازی برگشت در ورزشگاه باهنر که منجر به شورش در این استادیوم گردید کاملا ماحصل همین هجمه ها بود که راه صعود مس را به لیگ برتر بست)

می گویند ملتی که تاریخ خود را فراموش کند محکوم به تکرار آن است... شاید بازگو کردن ماجراهای آن سال فقط برای یک هشدار از تکرار دوباره آن باشد...

مس در دو بازی با غیبت حریفانش روبرو می شود و این بهانه ای می شود که از بیرون برای مس اوج گرفته در جدول تا می توانند حرف درست کنند در صورتی که حتی خواجه حافظ شیرازی هم می داند مس کمترین تقصیر را در نیامدن حریفانش داشته است...

داوران لیگ یک با پشتوانه همین حرف ها حالا فاز نگرفتن پنالتی های مس و شتاب فراوان برای گرفتن پنالتی علیه این تیم برداشته اند و در دو قدمی داور، پنالتی مس در انزلی گم می شود.

برنامه بازی مس در جام حذفی به بدترین شکل ممکن طرح ریزی می شود و ناظر بازی مس خیلی راحت نام دو بازیکن این تیم را ده دقیقه قبل از مسابقه از لیست قلم می گیرد تا مشخص شود مس محکوم به بد رفتاری نسبت به خود است.

مس از همه این رفتارها ناراحت است که به یاد می آورد در همین کرمان برخی از پیروزی های این تیم به شکل تابلو ناراحت می شوند و آنقدر این تابلو بزرگ است که یک سایت خبری ورزشی از ناراحتی برخی افراد حاضر در جایگاه ویژه ورزشگاه باهنر پس از گل دقیقه 94 مس متعجب می گردد!!

برخی دیگر در همین شهر از اینکه مثلا بازی مس برابر داماش تکرار شود استقبال می کنند و نه تنها رضایتی به دادن حق قانونی مس ندارند که حتی از محکوم شدن تیم هم به شدت استقبال می کنند و در فضای مجازی این موضوع بازهم به شکلی تابلو از سوی برخی جریانات وابسته کاملا به چشم می خورد حالا حرف های درگوشی آن ها که گاهی ناخودآگاه بلند می شود به جای خود...

مس خیلی خوب می داند در قلب هوادارانش است و با وجود همه این بدرفتاری ها فقط به خاطر همین قلب هاست که می جنگد... قلب هایی که غم و شادی شان واقعی است اما این روزها مس خیلی بیشتر از این نیاز دارد که فارغ از فضای مجازی، این قلب ها را به طور واقعی در کنار خود ببیند.مسلما هرچه دور مس را بیشتر پرچم های نارنجی احاطه کند، اثر و جرات انجام این بدرفتاری ها برای این تیم کمتر می شود...

مس در برابر این بدرفتاری ها گریه نمی کند... مثل شاگرد زرنگ هایی که به ناحق از معلم بی اخلاق خود کتک می خورد و از حسادت همکلاسی های خود رنج می برد و حتی درون خانه برای او اطاق درس خواندن فراهم نمی کنند اما این مس می خواهد با گرفتن بیستی که با دست خودش آن را ساخته است جواب همه بدرفتاری ها را به خود بدهد.

 

ویروس مس نگران اتحاد مس...
ما را در سایت ویروس مس نگران اتحاد مس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : one2one بازدید : 131 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 10:58