داستان عاشقی ما

ساخت وبلاگ

منتظرت هستیم عشق جومه نارنجی ما

برای ما روز عشق با خرس گنده‌ی قرمز نماد نمی شود... روز عشق ما نمادش همان روزی است که یازده بازیکن تیم ما در زمین چمن سبز رژه می‌روند و ما می‌خواهیم با آن‌ها خاطره سازی کنیم...

روز عشق ما طعم شیرینش شکلات‌های شیری با پاپیون‌های گنده نیست... شیرینی روز عشق ما سه امتیازهایی  است که یک عمر برای ما جاودانه می شود و هرکدام از آن‌ها خودش یک دنیا دفتر خاطرات دارد...

روز عشق ما به تقویم شدنش در یک روز سال بسته نمی‌شود... ما هر هفته روز عشق داریم... روزی که تیم ما بازی دارد و ما عاشقانش با چشم های نگران،دلبری‌هایش را در زمین نگاه می‌کنیم.

گل‌های روزهای عشق ما خیلی سبزتر از گل‌های سرخ روز عشق دیگران است... گل‌هایی که با دوستت دارم‌های یواشکی ردوبدل نمی‌شود... ما با فریاد این گللللللل‌ها را به یکدیگر تقدیم می‌کنیم و برای چیدنش، دست و پای خودمان را در زمین و دروازه حریف جای می‌گذاریم...

اما عشق ماهم مثل همه‌ی عشق‌های دنیا بی‌وفایی می‌کند... اشکمان را در می‌آورد... دل زده مان می‌کند و آنقدر اذیت مان می‌کند که به هرچه عشق است لعنت بفرستیم... اما رسم ماهم عاشقی و مجنونی است... ما یاد گرفته‌ایم که زجر بکشیم،گریه کنیم،فریاد بکشیم ولی دست از عاشقی نکشیم... عشقمان ما را خون دل می‌دهد اما با کوچکترین لبخندش با کوچکترین کرشمه‌اش و با کوچترین دلبری‌اش، چشم‌های ما را دو قلب و خنده ما را پهنه صورتمان می‌کند و پاهای مان را به سویش دوان...

آخ که دلمان لک زده برای آشتی بزرگ با این عشق...برای روزهای عاشقی برروی کافی شاپ‌های شیک لیگ برتر نه صندلی‌های مندرس قهوه‌خانه‌های لیگ یک... برای رقابت عشقی کردن با چهره‌های حوری مانند لیگ برتر نه این چهره‌های درب و داغان لیگ یکی...دلمان لک زده بازهم سوگولی شویم و همه حسرت قشنگی ما را بخورند...

ما همان ملت عاشقی هستیم که خط و ربط نداریم... ما با این عشق عهد جاودان داریم... در روزهایی که بیش از همیشه ما را دلگرم کرده است منتظر هستیم تا گوشه چشمی از این نقاب خاکی که بر صورتش کشیده بیرون بیاورد تا به سویش دوان بیائیم... هر سال منتظر هستیم که بازهم برایش فریاد بکشیم و برایش سر بدهیم وقتی ببینیم جاده عاشقی بازهم با سه امتیاز برای ما دوطرفه شده است...

دلمان برایش تنگ شده و منتظریم که رخت واقعی‌اش را بر تن کند... رختی که شایسته‌ی این تن زیباست... تن تیم ما شریف است و لباس نارنجی‌اش نشان آدمیت آن و حالا چشم انتظارش هستیم که یکبار دیگر چشم‌هایمان را در هفته‌های عاشقی پیش رو به خود خیره کند...

همه اجزای این تن زیبا حتما آنقدر شایسته بوده‌اند که امروز لب،دهن وچشم و بدن این معشوق ازلی و ابدی ما باشند... حق ماست که از ان‌ها بخواهیم با همه وجود زیبا باشند و زیبا بازی کنند تا چهره‌ی تیم ما به همراه چهره‌ی خود ما باهم باز شود....

چشممان به راه معشوقمان هست...عاشقانی که منتظرند قهرمان نارنجی پوش آن‌ها برروی اسب سفید برایشان دستی تکان دهد تا این جماعت نعره کشان همه‌ی کویرهای کرمان را یک جا بدرند... منتظرت هستیم معشوقه زیبا، دوست داشتنی و جومه نارنجی ما...  

ویروس مس نگران اتحاد مس...
ما را در سایت ویروس مس نگران اتحاد مس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : one2one بازدید : 112 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 10:58